نشانههایی از یک بودن
بوده ای یک زمان
همینطوری هم که نه، کافی نیست
این جا چیزهایی- نشانه هایی
هستند
که از بودنت در گذشته گواهی میدهند
یک لنگ جوراب شطرنجی،
یک جفت دستکش ریش ریش،
یک عدد ساعت سیتیزن که پارسال
طی زدوخورد با راننده ی پفیوس اتوبوس
شیشهاش شکست و عقربهی دقیقه شمارش
تِقی
افتاد،
عکسی از کودکی ات:
زل زده به دوربین-
ایستاده کنار پدر
و یک غریبهی دیگر
که هرچه به مغزت زور می زنی نمی شناسی اش (شاید برادرت )
یک کاندوم ،
چند نخ سیگار،
و 200 یورو
به عنوان آخرین برد تو در آخرین قمار
آخرین قمار؟!
نه،
هستی هنوز
هر چند اینجا دیگر
چیز دیگری برای گواهی دادن نمانده است.
به جز بدنت
و روحت
که تا امروز
هر کار کرده اند
و هر جا که گشته اند
هنوز هم
هیچ ردی از تو پیدا نکرده اند…
Filed under: و. م. آیرو، وریا مظهر، شعر ایران | Tagged: و. م. آیرو |
پاسخی بگذارید