چرا
باید
اعتراف کنم؟
موهایم هنوز سیاهست
مثل سرنوشت آنها
که در روزِ روشن
گم شدند.
نور
نیمکت را روشن کرده است
پشت نیمکت
سایهها نشستهاند و انتظار میکشند
ساکتاند
پشت نیمکت
و نور
روشنشان نمیکند.
چرا باید
به سایهها
اعتراف کنم؟
یادداشتها
چرا
باید
اعتراف کنم؟
موهایم هنوز سیاهست
مثل سرنوشت آنها
که در روزِ روشن
گم شدند.
نور
نیمکت را روشن کرده است
پشت نیمکت
سایهها نشستهاند و انتظار میکشند
ساکتاند
پشت نیمکت
و نور
روشنشان نمیکند.
چرا باید
به سایهها
اعتراف کنم؟
سلام
عالی بود