
… در هر سفر كه به خارج میآمد شمهای از همينها را بريده بريده میگفت. در فواصل نوشيدن چای و غر زدن و داستانخوانی و سرفههای بعد از پك به سيگار. وقتی میرفت، ما میمانديم با حرفهايش و داستانهايش كه خودش میگفت جز همينها، بقيه باد است. به گوش بشنويد و بعد فراموش كنيد. كه اگر چيزی از ما میماند، همين داستانی است كه مینويسيم…
◄متن کامل
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منتشر شده توسط خلیل پاکنیا
صادره از آبادان، ایران
ساکن استکهلم، سوئد
مشاهده همه نوشتههای خلیل پاکنیا
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...