مشورت: فرناندو پسووا
ترجمه: خلیل پاکنیا
دور تا دور کسی را که در رویا میبینی
دیوارهای بلند بِکش
بعد
از لابهلای نردههای نرمتنِ درِآهنی
جایی که باغچه پیدا میشود
دسته دسته گلهای خندان بکار
از همه نوع.
چرا که مردم فقط این گونه تو را میشناسند
جایی را که در دیدِ کسی نیست
هیچ بکار
گلها را همانطور در خاک بکار
که همسایهها کاشتهاند
تا هر کس به آن سو بنگرد
از باغچه سر درآورد
همانطور که تو میخواستی
اما جایی را که از آن توست
و هرگز هیچکس نمیبیند
بگذار گلها هر طور میخواهند بشکفند
بگذار سبزهها سرخوش و آزاد جوانه زنند
یک جفت از خودت را زنده در خاک بکار
دور تا دورش را بپوشان
و سعی کن هیچکس نتواند
چیزی از باغچهایی که تویی
سر در بیاورد
باغچهای پرشکوه فقط برای خودت
که پشت آن گلهای خانگی
تن به هم میسایند
بیچاره سبزهها که حتی به چشم تو نمیآیند